مسافرت
سلام عزیزم تو این دو هفته ای که به وبلاگت سر نزدم خیلی کار داشتیم یک هفته ای رفتیم خونه مامان بزرگها اینو بگم عشقم خیلی برات ذوق میکنن و عاشقتن و کادوهای خوشگلی هم بهت دادن بعدش دعوت بودیم خونه دختر دایی من عزیزم و اونجا هم یه لباس خوشگل کادو گرفتی که برعکس همه لباسهایی که کادو میگیری و بزرگن این یه خورده کوچولو بود آخه پسرم داره بزرگ و بزرگتر میشه خیلی از لباسهاتو برداشتم چون کوچولو شده بود و تنت نمیرفت اگه خدا بخواد شنبه هم داریم بعد از یکسال میریم کرمانشاه دیار مامانی همه منتظرن تو رو ببینن و عروسی پسر عمو سهیل هم هست حسابی بهمون خوش میگذره ...
نویسنده :
ثریا
15:47